خاطرات یک معلم

فهرست مطالب

خاطره ای از رمز عبور

یادم می‌آید روزی در کلاس فناوری مدرسه همت، در حال توضیح دادن به دانش‌آموزان در مورد اهمیت امنیت رمز عبور بودم. برای جذاب‌تر کردن درس، تصمیم گرفتم یک مسابقه کوچک ترتیب دهم و گفتم: "هر کس می‌تواند رمز عبور من را حدس بزند، نمره اضافی می‌گیرد."

یکی از دانش‌آموزان که همیشه شیطان و بازیگوش بود، دستش را بلند کرد و با لبخندی شیطنت‌آمیز گفت: "رمزتون 'password' است!"

من هم که می‌خواستم شوخی کنم، گفتم: "نه! اما خوب حدس زدی!"

بعد از کلاس، به دفترم رفتم و وقتی خواستم وارد سیستم شوم، متوجه شدم که رمز عبورم در یکی از سایتها واقعاً 'password' بود! با خودم گفتم: "شاید وقتشه که درس امنیت رمز عبور رو جدی‌تر بگیرم."

فردای آن روز، وقتی دوباره وارد کلاس شدم، همان دانش‌آموز با خنده به من گفت: "استاد، امیدوارم رمزتون رو عوض کرده باشید!"

من هم با لبخند جواب دادم: "بله، و حالا دیگه حدس زدنش کار راحتی نیست!"

همه بچه‌ها خندیدند و من هم به آنها گفتم: "این هم درس امروز ما بود: هرگز از رمز عبور ضعیف استفاده نکنید!"

ماشین حساب جادویی

روزی در کلاس برنامه‌نویسی مدرسه همت، تصمیم گرفتم پروژه‌ای برای یادگیری زبان جاوا به بچه‌ها بدهیم. پروژه‌ای ساده و سرگرم‌کننده: ساخت یک ماشین حساب!

هر گروه از دانش‌آموزان باید ماشین حسابی می‌ساختند که بتواند عملیات‌های اصلی مانند جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را انجام دهد. یکی از گروه‌ها، که همیشه ایده‌های جالب و غیرمعمولی داشت، تصمیم گرفت که ماشین حسابشان را به‌طور خاص طراحی کند و نام آن را "ماشین حساب جادویی" گذاشتند.

وقتی به این گروه نزدیک شدم تا عملکرد برنامه‌شان را بررسی کنم، یکی از اعضای گروه با اعتماد به نفس گفت: "استاد، ماشین حساب جادویی ما همیشه به کاربران یادآوری می‌کند که زندگی فقط به عددها محدود نمی‌شود!"

هر عددی که در این ماشین حساب میزدیم یک جمله ای تصادفی نشان میداد، همه اصرار داشتند 1+1 را هم بزنم. وقتی این را تست کردم جواب را به‌صورت "همت، مدرسه زندگی" نمایش داد. گفتم درس قانون سینرژی را پیداست خوب یاد گرفته اید! اینطور شد که این گروه با وجود اینکه تکلیفشان را انجام ندادند و برنامه شان را ننوشتند اما به خاطر خلاقیتشان نمره شان را کامل گرفتند.

تقویم

تقویم شمسی

هر گونه کپی برداری از این سایت هیچ اشکالی ندارد